سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ چون خبر غارت بردن یاران معاویه را بر أنبار شنید خود پیاده به راه افتاد تا به نخیله رسید . مردم در نخیله بدو پیوستند و گفتند اى امیر مؤمنان ما کار آنان را کفایت مى‏کنیم . امام فرمود : ] شما از عهده کار خود بر نمى‏آیید چگونه کار دیگرى را برایم کفایت مى‏نمایید ؟ اگر پیش از من رعیت از ستم فرمانروایان مى‏نالید ، امروز من از ستم رعیت خود مى‏نالم . گویى من پیروم و آنان پیشوا ، من محکومم و آنها فرمانروا . [ چون امام این سخن را ضمن گفتارى درازى فرمود که گزیده آن را در خطبه‏ها آوردم ، دو مرد از یاران وى نزد او آمدند ، یکى از آن دو گفت : من جز خودم و برادرم را در اختیار ندارم ، اى امیر مؤمنان فرمان ده تا انجام دهم امام فرمود : ] شما کجا و آنچه من مى‏خواهم کجا ؟ [نهج البلاغه]
 
یادداشت ثابت - دوشنبه 91 مهر 25 , ساعت 10:11 صبح

 هوای سینه ام تنگ است، برگرد     نفس بی رنگ بی رنگ است، برگرد   

زمین روی مدارش نیست، انگار...        دو تا پای زمان لنگ است، برگرد 

میان خوب و بد تشخیص سخت است     جهان لبریز نیرنگ است، برگرد  

تو دریایی ترینی و پس از تو                 دل دریا بد آهنــــگ است، برگرد 

در این بازار داغ سیب ممنوع                  تمام زندگی ننگ است، برگرد 

در این ایام دلگیر و موازی              جهان بی تو چه دلتنگ است، برگرد  

دقیــــقاً مثل عصر جاهلیت            خدا هم تکّه ای سنگ است، برگرد