یادداشت ثابت - دوشنبه 91 مهر 25 , ساعت 10:29 صبح
چه می شود که شبی بشنوم صدایت را
به درد، گریه کنم زخم روضـــــــــه هایت را
بگو کجا زده ای خیمه، در کدامین دشت؟
به این دو چشــــم که طی کرده رد پایت را
زمان بدون تو امشب چه سرد می گذرد
بیا که گـــــــرم کنی مجلس عـــــــــزایت را
جسارت است ولی می شود همین شب سرد
کشی به روی سرم لحظه ای عبــــایت را
گمان کنم که صدایت گرفته چون زینب (س)
میان بغض صدای می زنی خـــــــــدایت را
حسن لطفی
نوشته شده توسط بهنام حداد | نظرات دیگران [ نظر]