بسا کس که با نیکویى بدو گرفتار گردیده است و بسا مغرور بدانکه گناهش پوشیده است ، و بسا کس که فریب خورد به سخن نیکویى که در باره او بر زبانها رود ، و خدا هیچ کس را نیازمود چون کسى که او را در زندگى مهلتى بود . [ و این گفتار پیش از این گذشت ، لیکن اینجا در آن زیادتى است سودمند . ] [نهج البلاغه]
 
یادداشت ثابت - یکشنبه 92 فروردین 26 , ساعت 10:16 صبح

آیا اجازه می دهی گویم تو را مادر   من بی بها هستم تو هستی پر بها مادر 

از مادری تو علی باور شدیم آری   پرورده ای ما را غلام مرتضی مادر 

جان شلمچه سیرتان، آن سرخ پهلویان  قبل از اجل بالین این خسته بیا مادر 

روز قیامت که کسی پشت و پناهم نیست  راهی به جنت واکنم با ذکر یا مادر 

ما را اگر قابل بدانی یک سئوالی هست  یک سنگ قبر حتی نداری تو چرا مادر

 دیر آمدیم و روضه خوانهایت به ما گفتند   خوردی کتک از دست اولاد زنا، مادر 

پای زمین افتادن تو در بر حیــــــــدر    کوچک بود حتی غــــم کرب وبلا مادر 

خواهیم زحق تا در رکاب حضرت مهدی  گیریم تقاص زخم بازوی تو را مادر

جواد حیدری