سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از بخیل در شگفتم ، به فقرى مى‏شتابد که از آن گریزان است و توانگریى از دستش مى‏رود که آن را خواهان است ، پس در این جهان چون درویشان زید ، و در آن جهان چون توانگران حساب پس دهد ، و از متکبّرى در شگفتم که دیروز نطفه بود و فردا مردار است ، و از کسى در شگفتم که در خدا شک مى‏کند و آفریده‏هاى خدا پیش چشمش آشکار است ، و از کسى در شگفتم که مردن را از یاد برده و مردگان در دیده‏اش پدیدار ، و از کسى در شگفتم که زنده شدن آن جهان را نمى‏پذیرد ، و زنده شدن بار نخستین را مى‏بیند ، و در شگفتم از آن که به آبادانى ناپایدار مى‏پردازد و خانه جاودانه را رها مى‏سازد . [نهج البلاغه]
 
یادداشت ثابت - یکشنبه 93 خرداد 12 , ساعت 7:28 عصر

این اشک نیست، آب زلال و مطهر است  این چشم نیست، چشمه ای از حوض کوثر است

ظرف نزول رحــــمت پروردگار شــــــــد   چشمی که پای مجلس این روضه ها تر است

چشمی که بیشتر به خود گریه دیده است   فردا کنار فـــــــــاطمه(س) با آبرو تر است

ما خشک می شویم ولی بار می دهیم       دنیای گریه، مزرعه ی سبز محشر است

این خیمه ی حسینیه های محرّمی           چادر نماز خاکی زهرای اطهر است

فرموده است حضرت صادق «هر آنکسی   گریان جدّ ما شده با من برادر است»

در حجّ و در عبادت و در سجده های شب   گریه کنِ حسین، شریک پیمبر است

ما را از این تلاطم دنیا هراس نیست       تا کشتی نجات حسینی شناور است

بر من لباس نوکری ام را کفن کنید            نوکر بهشت هم برود باز نوکر است

آن سجده های خونی گودال اگر نبود   این قوم هیچ وقت نمی شد خدا پرست

علی اکبر لطیفیان